به گزارش خبرنگار مهر، نشر «شورآفرین» در ادامه انتشار مجموعه گفتگو با کارگردانان جهان، کتاب «گفتگو با تروفو» را با ترجمه آرمان صالحی منتشر کرد. فرانسوا تروفو (۱۹۸۴-۱۹۳۲) فیلمساز، فیلمنامهنویس و نظریهپرداز و منتقد برجسته فرانسوی است که از پیشروان جریان موسوم به «موج نو» فرانسه بهشمار میآید. از شاخصترین فیلمهای تروفو میتوان به «چهارصد ضربه»، «به پیانیست شلیک کن»، «ژول و ژیم» و «سرگذشت آدل -ه» اشاره کرد.
تروفو را در ایران با نخستین فیلمش «چهارصد ضربه» میشناسند؛ فیلمی که برای تروفو جایزه بهترین کارگردانی از جشنوارهی فیلم کن ۱۹۵۹ را به ارمغان آورد. این فیلم یکی از برجستهترین نمونههای سینمای موج نو فرانسه به شمار میرود؛ فیلمی که بسیاری از ویژگیهای این انقلاب سینمایی را دربردارد. این فیلم در قالب یک داستان ساده، زندگی پسری به نام آنتوان دوآنل را که در آستانه بلوغ قرار دارد به شکلی روان و طبیعی روایت میکند. شخصیت آنتوان ژان پیر لئو، از زندگی خود تروفو گرتهبرداری شده و با ظرافتی کمنظیر پرداخته شده است.
تروفو، شخصیت جالبی داشت. شاید نمای کلی از دفتر کارش را بتوان بازنمای شخصیت این کارگردان فرانسوی دانست: پوستر فیلمهای خود و کارگردانانی که میستود از جمله ژان رنوار، آلفرد هیچکاک، روبرتو روسلینی، هاوارد هاکس و اُرسن ولز را بر دیوار دفتر کارش زده بود. تصویری بزرگ از عنوان مقالهیی در یک روزنامه درباره فیلم مورد علاقهاش «همشهری کین» ساخته اورسن ولز بر گوشهای از دیوار جای گرفته بود. روی میز دفتر کارش و بر تاقچهیی در بالای یک شومینه زیبا اشیایی قرار گرفته بود که مطمئناً تکتک آنها برای تروفو اهمیت ویژهای داشت: یک پرنده پارچهای از فیلم «روانی» هیچکاک، یک جعبه سیگار متعلق به روسلینی و فیلمنامهای ساختهنشده از رِنوار.
در بخشی از یکی از مصاحبههای منتشر شده در این کتاب میخوانیم: در قفسههای دفتر او صدها کتاب دیده میشد با موضوعاتی متنوع که تروفو از اکثر آنها در فیلم «فارنهایت ۴۵۱» استفاده کرده بود تا آنطور که خود در مصاحبه با اکسپرس میگوید فیلمی بسازد با موضوع «سوزاندن کتاب به منزله سوزاندن انسانها. من نمیگویم که در این راه موفق شدم، اما هدفم این بود که فیلمی درباره اهمیت ادبیات بسازم.» یک نگاه به قفسهها کافی بود تا «کمدی انسانی» بالزاک و «مادام بواری» فلوبر را بازیابیم. «حس من (عشق من به ادبیات) در آن صحنه از «چهارصد ضربه» آشکار میشود که آنتوان شمعی را در برابر تصویر بالزاک روشن میکند.»
تروفو همچنین در مصاحبه با مجله نیویورکتایمز در ۱۹۶۹ اعتراف میکند: «من نسبت به کشمکشهای عاشقانه اطرافم به شدت حساس بودم. به روابط زوجها، به روابط آشکار و نهان میان آدمها و البته خیانتها و بیمهریها. بنابراین زمانی که مادام بواری را خواندم، او را بهطور کامل باز شناختم. او برایم به شدت آشنا بود، زیرا آن زن نیز همچون من مشکل مالی داشت، همچنین مخفیانه به دیدار معشوق خود میرفت؛ درست شبیه من که مخفیانه به سینما میرفتم.»
سری کتابهای گفتگو با کارگردانان بزرگ سینمای جهان، بنا بر اعلام ناشر آنها، دریچهای است به سینما، تا دنیای فیلمها، قصهها و کارگردانها را از زاویه دید خالقشان بهتر بشناسیم، و با آن و در آن، زندگیِ خود و دیگری را ببینیم. گفتگو با کارگردانان، سری کتابهایی است که دانشگاه میسیسیپی آن را گرد آورده و ترجمههای فارسی آن توسط آرمان صالحی و از سوی نشر «شورآفرین» منتشر شده است.
این مجموعه کتابها، شامل گفتگوهایی است با کارگردانان تاثیرگذار سینمای جهان از آغاز تا امروز؛ فیلمسازانی که واجد بینش خاصی درباره دنیا و نحوه بهفیلم درآوردن آن هستند. از چارلی چاپلین گرفته تا اینگمار برگمان، آندری تارکوفسکی، فرانسوا تروفو، لوئیس بونوئل، میکل آنجلو آنتونیونی، فدریکو فلینی، تئو آنجلوپولوس، دیوید لینچ، آرتور پن، برادران داردن و وودی آلن از جمله شخصیتهای حاضر در این مجموعه به شمار میروند.
نظر شما